ای کاش که بود ما نبودی


یا بنمودی هر آنچه بودی

نگشود ز کعبه در کسی را


از ما در دیر را سجودی

ز افسانهٔ واعظان فسردیم


ای مطرب عاشقان سرودی

کی مرد غم تو بودم ای عشق


صد بار فزونم ار نمودی

جز دوست اگر ز دوست خواهی


در مذهب عاشقان جهودی

مجنون توام چنانکه بودم


با ما نه ای آنچنانکه بودی

ای دل چه به های های گریی


هوئی مگر از رضی شنودی